و كسى كه از خشيت محروم است، عالم نخواهد بود؛ اگر چه موى را به متشابهات علم بشكافد، و چنان در علوم متداوله و اصطلاحات علميه استاد باشد كه به تمام فروع و شقوق و جزئيات مسائل آگاه باشد.
خداوند متعال مى فرمايد: اينست كه تنها علماء هستند كه در مقابل عظمت و جلال پروردگار متعال خشيت پيدا مى كنند.
و براى علماء ده نوع آفت و گرفتگى پيدا مى شود:
1.صفت طمع: كه به آنچه دارد و به آنچه از راه مشروع به دست مى آيد قناعت نكرده، و به مال و عنوان و ملك ديگران طمع بورزد.
2.صفت بخل: كه راضى نشود ديگرى از مال و علم و عنوان و مقام ظاهرى و معنوى او استفاده كند.
3.ريا: كه علم و عبادت و محاسن اعمال و محامد صفات خود را بخواهد به ديگران نشان داده، و نيت او آلوده باشد.
4.عصبيت: در آراء و عقايد و افكار و اعمال خود، صفا و حريت و حقيقت و روحانيت را كنار گذاشته، و روى خيالات موهوم و وابستگى هاى ظاهرى و انتساب عرفى و اسم و شهرت و علايق ديگر، خود را محدود و مقيد كرده، و از روش مخصوص و افكار و اعمال معينى طرفدارى كند.
5.حب مدح: كه هدف او در همه رفتار و گفتار و كردار بزرگداشت خود و عنوان و اسم و رسم پيدا كردن باشد.
6.وارد شدن و بحث از مسائلى كه در آنها و فهميدن حقيقت آنها براى او محال است، و نتيجه اى به جز انحراف فكرى ندارد، مانند بحث از جزئيات و خصوصيات عالم آخرت، يا مقامات معنوى كه هنوز از آن مراحل اطلاعى ندارد، نفيا يا اثباتا.
7.تكلف در سخن گفتن و يا نوشتن: كه عادت به تزيين كلام و عبارت- پردازى و قافيه سازى و مجاز گويى پيدا كرده، و توجه او از حقيقت و معنى منحرف گشته، و به ظواهر بپردازد.
8.حياء نداشتن: در مقابل حركات ناشايست و اعمال زشت و كارهاى نامشروع و نامناسب كه كاملا بى پروا و بى باك باشد، و هيچ گونه آداب و ظواهر احكام و برنامه دينى و اخلاقى را رعايت نكند.
9.افتخار: روى عناوين و جهات دنيوى و امور مادى افتخار و مباهات نمودن، و خود را به ديگران امتياز دادن و بالا بردن.
10.سستى كردن در مقام عمل: كه به دانسته خود عمل نكند، و از علم خود نتيجه و ثمر عملى نگيرد، و روش و كردار او بر خلاف علم او باشد.
حضرت عيسى(ع) فرمود: شقى ترين و بدترين مردم آن كسى باشد كه در ميان مردم با علم و فضل شهرت پيدا كرده، ولى در مقام عمل مقصر و سست و مجهول باشد.
پی نوشت:
مصباح الشريعة / ترجمه مصطفوى،ص276.
منبع:افکار